گروهک تروريستي داعش(دولت اسلامي عراق و شام) با بروز اختلافات داخلي و توطئه‌هاي آمريکايي و اسرائيلي به منظور مقابله با نظام حاکم بر سوريه و بشار اسد حدود 2 سال پيش وارد خاک کشور سوريه شد و به کمک منابع مالي عربستاني و سعودي توانست مدتي دست به ايجاد جنگ داخلي در کشور سوريه بزند.
اين گروهک جنايت کار با انجام اقدامات خشونت طلب و سو استفاده از اعتراضات مردمي وانتقال تروريست‌هاي بيگانه به خاک کشور سوريه موجب‌ناامني و از بين رفتن ثبات در آن کشور شد؛ به طوري که بسياري از زنان و کودکان بي دفاع و مردم اين کشور را به خاک و خون کشيد و سرهاي افراد بي‌گناه را از تن جدا کرد.
اما ملت مقاوم سوريه به کمک بسيج عمومي در کشور توانستند مقابل دسيسه‌هاي اين گروهک تکفيري ايستادگي کنند و با مقاومت و جهاد مردمي افسار اين گروهک را در دست گرفته و اکثر نقاط اين کشور را پاکسازي کنند و تلفات بسياري را از اين گروهک بگيرند.
اعضاي گروهک تروريستي داعش بنا به دستور سرکردگان اصلي خود پس از ناکامي در کشور سوريه به سمت عراق رفته و به يکباره به برخي از شهرهاي آن حمله ناگهاني کرده و بسياري از مردم را کشتند که البته خوشبختانه با هوشياري و اقدام به موقع مردم عراق و فتواي مرجعيت عراق حضرت آيت الله سيستاني و ديگر مراجع اهل تسنن بسياري از اهداف اين گروهک از جمله حمله به اماکن مقدسه ناکام ماند و ارتش اين کشور در حال حاضر توانسته موفقيت خوبي در زمينه مقابله با داعشي ها دست پيدا کند.
اما نکته قابل تامل و حائز اهميت، تفاوت ديدگاه و نظر آمريکا و اروپا در خصوص عملکرد داعش در اين دو کشور است. موضع غربي ها درباره فعاليت هاي گروهک تروريستي داعش داراي تفاوت فاحش و چشم گيري است و همين امر وجهه پليد آمريکا و غرب را نمايان ساخته است. در اين جا اين نکته مطرح است که چرا در سوريه غرب به سرنگوني اسد معتقد بود نه مذاکره با وي ولي در عراق به راه حل سياسي پافشاري بسياري شده است.
موضع گيري‌هاي اوباما، جان کري و ديگر مقامات آمريکايي در زمينه اقدامات داعش در سوريه نسبت به عراق بسيار تغيير کرده است. برخي کارشناسان دليل اين تناقض را منافع آمريکايي‌ها و مسئله گسترش و نفوذ داعش و حضور در کشورهاي مبدا و خطرات ناشي از آن مي‌دانند.
مقامات آمريکايي در نهان و پيدا در کشور سوريه و عراق از يک جهت ادعاي حل معضلات را به طرق سياسي داشته و از سوي ديگر در پشت پرده سعي در دامن زدن به اختلافات بين احزاب سياسي در کشور عراق دارند. آمريکايي‌ها در عراق سعي دارند با به چالش کشيدن احزاب و نظام حاکم دست به آشوب زده و در پي آن منافع خودشان را تامين کنند و همان شرايط کشور سوريه را در عراق به وجود آورند.
البته قدرت ارتش عراق و ايستادگي ها و همچنين فتواي مرجعيت شيعه و سني در عراق کار داعش را سخت تر از سوريه کرد و لذا اين گروهک قطعا در کشور عراق نمي‌تواند جولان زيادي دهد وبه زودي از بين خواهد رفت.
نکته مهم در اين بين، اينست که برخي حاميان داعش به ويژه آمريکايي‌ها به دنبال تبديل اقدامات تروريستي به مطالبات سياسي هستند. غربي ها در نظر دارند تا به نوعي از آب گل آلود ماهي گرفته و با گرفتن امتياز از نظام حاکم مطالبات سياسي مورد نظر خودشان را به دست بياورند.
اما مسئله ديگر که مويد تناقض رفتار غربي ها و آمريکايي ها شده اينست که آن ها در حالي مدعي اعتقاد به راه حل سياسي هستند که در کشورهاي خودشان با کوچکترين اعتراضات دست به اسلحه شده و حکومت نظامي راه مي‌اندازند.
بايد در اينجا اين سوال را مطرح کرد که اگر راه‌کار مقابله با تروريست راه حل سياسي است چرا آمريکا بعد از حادثه 11 سپتامبر به جاي رايزني سياسي، به افغانستان حمله و ان کشور را اشغال کرد؟!
لذا اين مطلب به روشني مطرح است که مبارزه با تروريسم تنها بهانه و واژه اي است که استکبار از آن براي کسب منافع خودش استفاده مي‌کند و هر زمان که منافعش به خظر بيفتد با استفاده از اين حربه به کشور مورد هدف حمله و آن را نابود مي کنند.
بنابر اين مي‌بايست همه متوجه و هوشيار باشند که مسئله مهم و حياتي در درجه اول مبارزه با تروريسم و گروهک هاي تروريستي به ويژه داعش در منطقه است نه اختلافات سياسي و جناحي چرا که در صورت بي توجهي به موضوع داعش و تروريسم مشکلات فراواني براي مردم منطقه و حتي جهان به وجود خواهد آمد.
منبع: دانا